این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( ایکسا.م ) در 650 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.
قسمتی از رمان :
یه لبخند مسخره تحویلش دادم و بی خیال روشن کردن ماشین شدم ، دنده رو آزاد(بوش) کردم و از ماشین پیاده شدم و سعی
کردم ماشین و جلو ببرم یه خرده جلو رفت دوباره بر گشت سرجاش .پسره که تقلامو دید رفت پشت ماشین و ماشین و هول داد
تا جلوتر بره ترمز دستی رو کشیدم و در و قفل کردم ،بدون حتی تشکری راه سمت آسانسور و در پیش گرفتم.