دانلود رمان , رمان عاشقانه , رمان , دانلود رمان عاشقانه , رمان طنز و کل کل , دانلود رمان جدید , داستان عاشقانه , دانلود رمان ایرانی.

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود رمان ایرانی» ثبت شده است

يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۲۴ ب.ظ ممص فوریو
دانلود رمان آپارتمان صد متری

دانلود رمان آپارتمان صد متری

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( چیکسای)  در 126 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

بعد از گرفتن قول همکاری از دکتر نبوی با مهندس مهرداد نیایش تماس گرفتم و آمادگی خودمو

واسه درمان خواهرش اعلام کردم. مهرداد گفت که پدرش واسه اینکار شرطو شروطی داره که

مهرداد چند روز دیگه زنگ میزنه و اونا رو میگه. منم گفتم که شرایطمو همون موقع میگم

 چند روز بعد مهرداد به موبایلم زنگ زد.

ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۶ ، ۱۴:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۸ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان شیطنت در راه عشق

دانلود رمان شیطنت در راه عشق

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی،طنز،کلکلی قرار دارد توسط ( فاطمه حسینی )  در 390 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

امروم یه قرارداد داشتم با یکی از شرکت های فرانسه! خواستم یه نگاه به مدارکا

بندازم.کشومو باز کردم اما نبود همه جارو گشتم اما پیداش نکردم یهو یادم

اومد تو کیفمه به خشکی شانس کیفم که خونس ! اه!

یادم رفت بیارمش سویچو برداشتم و از شرکت اومدم بیرون!

از آسانسور اومدم بیرون از تو خونه صدار اهنگ میومد

عروسیه؟

درو با کلید باز کردم رفتم تو دیدم رها پشتش به منه داره میر*ق*صه!

اهنگش اونقدر زیاد بود که متوجه ورود من نشد! اوه چی پوشیده یه تاپ

دورگردنی صورتی، با یه دامن کوتاه سفید !

دلم میخواست تا شب بشینمو نگاش کنم اما ناخواسته به طرفش رفتم دستامو...

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۷:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۵ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان شوکا عروس جنگل

دانلود رمان شوکا عروس جنگل

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( مهدیه )  در 145 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

تا وارد شدم خاتون و دو تا زن ارباب رو دیدم که روی صندلی نشستن و هم چنین دوست ارباب رئوف

رئوف دوباره با دیدنم سلام کرد و ازجاش بلند شد

خجالت کشیدم و تعارفش کردم بشینه و خودم روی صندلی نشستم

خبری از ارباب نبود و جالب تر اینکه غذا رنگارنگ روی میز چیده شده بود اما هنوز کسی توی بشقابش نکشیده بود

رئوف بعد از چند ثانیه با لبخند گفت :اخه اشرف جون چرا این پسر ننرت نمیاد ..اینم قانونه گذاشتین تا بابک

نباشه کسی غذا نخوره

بعدم داد زد شاهزاده بابک قدم رنجه کن که روده کوچیکه بزرگه رو قورت داد

در همین هنگام صدای ارباب بلند شد که گفت:چه خبرته رئوف ..اینجا رو روی سرت گذاشتی

قانون قانونه و برای همه لازم و اجرا

خاتون بالبخند به رئوف وارباب نگاه می کرد ....

ارباب اول از همه برای رئوف غذا کشید و گفت بیا بخور که نگی بابک منو گرسته گذاشت

رئوفم مثل بچه ها چشماش برقی زد و یه قاشق خورد و گفت خب اجازه میدم بخورید ...

 منیژه و سرمه از حرکات رئوف خنده شون گرفته بود

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۲ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان روزهای رنگی

دانلود رمان روزهای رنگی

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( ترانه . ن )  در 477 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

اونو دیگه خودت از یه جا وقت بگیر. من فرصت نمی کنم.

- باشه. برو دیگه کارم باهات تموم شد. بای. گوشی رو قطع کردم و به مامان خبر دادم که فردا عصر با مینا می رم خرید.

 سه شنبه صبح بعد از صبحونه رفتم تو هال و مشغول دیدن فیلم شدم. کیانوش هم طبق معمول صبحونه اش رو که خورد رفت تو اتاقش و تا موقع ناهار از اتاق بیرون نیومد. برام جالب بود! یه وقتهایی حد و مرزها رو می شکست و یه وقتهایی انقدر ملاحظه کار می شد! سر میز مدام شوخی می کرد و سر به سرم می داشت. بر عکس این چند وقته که همش تو خودش بود! بعد از ناهار طبق رسمی که تازگیها خودش واسه سه شنبه ها گذاشته بود، من رفتم تو هال مشغول فیلم دیدن شدم و اونم مشغول جمع آوری میز ناهار شد. کارش که تموم شد با دو تا چایی اومد نشست کنارم رو مبل. سینی چایی رو هم گذاشت رو میز. یه عینک سه بعدی از رو میز برداشت زد به ...

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۰ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان نام تو زندگی من

دانلود رمان نام تو زندگی من

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( DARYA)  در 444 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

خانوم فرهودی اخمی کرد که آقای فرهودی رو به او کرد آقای فرهودی: پسر درست حرف بزن ببینم چه خبره آرسام دست به سینه نشست و نفسش را بیرون داد آرسام ایشون نمی تونن تنها باشن اخمی کردم: یعنی چی؟ خانوم فرهودی مشتی به بازوی او زد که آرسام اخمی کرد آرسام : ای بابا مادر من چرا می زنی خانوم فرهودی: درست حرف بزن ببینم چه خبره

آرسام: خوب ممکنه جونش در خطر باشه برای همین دارم می گم او نایی که آراسب رو زدن نمی دونم کی بودن هر کسی که بودن آیه خانوم رو دیدن اونا فکر می کنن که ایشون هم دیدن او نارو برای همین می گم که نمی تونن برن خونه

با تعجب نگاهش کردم که آقای فرهودی رو به او گفت

آقای فرهودی: کیا؟

 آرسام: پدر من من چه می دونم کیان فقط زنگ زدن تحدید کردن برای همین احسان گفت که اجازه ندم تنهایی

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۹ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان به من بگو لیلی

دانلود رمان به من بگو لیلی

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( مهسا زهیری )  در 1198 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

از داخل راهروهای پهن و سنگی زیر نور لامپ های دو رنگ عبور می

کردند. کارن برای سر زدن به دانشگاه و اتاقش اومده بود و توی مسیر به دکتر

حیایی برخورده بود. یکی از اعضای هیأت موسس بیمارستان که تو دانشکده

هم حکم معاونت دانشجویی داشت. مطمعناً وقتی ساختمان بیمارستان

تکمیل می شد قرار بود یکی از اعضای هیأت امنا باشه. چند دقیقه ای از قدم

زدنشون می گذشت. بالاخره حیایی پر سید: خوب کاری کردی سرزدی... تو

 این یکی دو ماه جای خالیت به چشم می اومد.

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو