این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( گیسوی پاییز ) در 357 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.
قسمتی از رمان :
نرگس و طاهره خانوم با گریه التماس می کردن . ولی من مسخ شده دستای پرستار رو کنار زدم و جلو رفتم .
بازوم رو گرفت ولی من بی قرار تر از هر وقتی دستش رو با شدت کنار زدم .
حتماً اشتباه شده بود . شاید اتاق امیرمهدی نبود ! شاید اتاقش رو تغییر داده بودن .
جلوتر رفتم و نگاهم رو تو اتاق گردش دادم تا رسیدم به بدن لخت امیرمهدی که می خواستن دستگاه شوک رو
بهش وصل کنن .