دانلود رمان , رمان عاشقانه , رمان , دانلود رمان عاشقانه , رمان طنز و کل کل , دانلود رمان جدید , داستان عاشقانه , دانلود رمان ایرانی.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رمان پلیسی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۸ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان کلت طلایی

دانلود رمان کلت طلایی

این رمان که در ژانر های عاشقانه،پلیسی قرار دارد توسط" silver_sea_horse " در 214 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت "رمان سه" برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

به خونه برگشتم، اما دیگه جای من اون جا نبود. اونا متوجه گلوله های کلت

می شدن و قطعا شکشون به من می رفت. جعبه کلت رو برداشتم. یه برگه

کاغذ گیر آوردم و روش برای افشین نوشتم.

- افشین جان، من خیلی بهت بدی کردم، منو ببخش. من باعث مرگ

مادرت و زن داداشت شدم، اما مطمئن باش انتقامشونو می گیرم. هم از

خودم هم از تمام کسایی که باعث مرگشون شدن. انتقام برادرمو هم می

گیرم. یاشار الکی کشته نشد، یاشار رو من کشتم. من به دستور رئیس همون

 مسعود مظفر برادرمو کشتم. پسرخالتو که پرسیدی چطور می شناسمش...

ادامه مطلب...
۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۶ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان عقرب و پروانه

دانلود رمان عقرب و پروانه

این رمان که در ژانر های عاشقانه، پلیسی، اکشن قرار دارد توسط" pari3017 " در 352 صفحه نوشته شده و توسط " DENIRA " ویراستاری شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت "رمان سه" برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

-مهمون؟ من شما رو مهمون نکردم! این جزو وظیفه ی منه که حواسم به اوضاع و احوال شما باشه؛ چون اگه نیم

کیلو اینور اونور شین باباتون من رو مواخذه میکنه!

تعجب کردم! بادیگاردا به احوال طرف چی کار دارن؟ یعنی تا این حد؟ عجیبه! خواستم بگم اگه تو اینقدر بد

خلقی نکنی من احوالم خوبه؛ اما چنان اخم کرده بود که ترسیدم بعدش بزنه گردنم رو بشکنه. لامصب اختیار تام

هم از بابای ادم فروش من گرفته بود! با حرص دوباره قاشق و چنگال رو برداشتم که خم شد سمتم و چنگال رو

ازم گرفت. متعجب نگاهش کردم.

- لازم نیست جلوی من رسمی غذا بخوری! اینطوری اشتهات کور میشه، راحت باش!

بعد زیر لب آروم با خودش گفت:

 -همین فس دادنها اشتهای ادم رو کور میکنه.

ادامه مطلب...
۲۶ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو