دانلود رمان , رمان عاشقانه , رمان , دانلود رمان عاشقانه , رمان طنز و کل کل , دانلود رمان جدید , داستان عاشقانه , دانلود رمان ایرانی.

۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود رمان جدید ایرانی» ثبت شده است

يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ب.ظ ممص فوریو
دانلود رمان فاجعه ی زیبا

دانلود رمان فاجعه ی زیبا

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط (جیمی مک گوایر )  در 466 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

در مقابل صدای گوش خراش ساعت و تابش نور خورشید ,کم اورده و بیدار شدم . تراویس مرا با

دستها و پاهایش تنگ در اغوش گرفته , هنوز خواب بود.

 یکی ار دستهایم را از حصارش بیرون کشیدم و صدای ساعت را خفه کردم .دستی به صورتم

کشیدم و به تراویس ,که پنج اینج ان طرف تر درخواب عمیقی بود, نگاه کردم . متعجب از اینکه

چگونه اینچنین بهم تنیده بودیم زیر لب " خدای منی " گفتم . نفسم را حبس کردم و سعی کردم

خودم را از چنگالش ازاد کنم . مرا بیشتر به خودش فشار داد و زمزمه کرد :

ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۶ ، ۱۴:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۱۹ ب.ظ ممص فوریو
دانلود رمان جنحه

دانلود رمان جنحه

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( ki mi ya sh )  در 604 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

لحاف آبی لاجوردی باستاره های زرد و سفید را تا روی شانه های پروا بالا کشید و برای بوسیدنش خم شد... لب هایش لرزید و قطره اشکش روی گلوی دخترک چکید... تکانی خورد و به شستش مک زد... موهای لختش را با سر انگشت نوازش کرد و با ملایمت سعی کرد شستش را از میان لب هایش بیرون بکشد... پروا نقی زد و توی خواب اخم کرد..

ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۶ ، ۱۴:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۱۸ ب.ظ ممص فوریو
دانلود رمان طالع ماه

دانلود رمان طالع ماه

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( mehrsa_m)  در 698 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

سانازم منو رو برداشت . ترجیح دادم این بار یکم بیشتر اونجا باشم و از محیطش لذت ببرم. قرار شد پیش غذا سفارش بدیم بعد از یکم بالا و پایین کردن منو من سوپ پیاز فرانسوی سفارش دادم سانازم میگو با سس گوجه فرنگی . پیش خدمت برای چند لحظه تنهامون گذاشت . ساناز گفت : من جای تو باشم رامین و کلا بیخیال میشم .

بابا طرف صاحب یه رستوران فرانسوی به این شیکیه ! فکر کنم فقط ملک اینجا میلیاردی ارزش داشته باشه ! چه برسه به در آمد روزانش !

ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۶ ، ۱۴:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۳ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان در حسرت آغوش تو

دانلود رمان در حسرت آغوش تو

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( n!loof@r )  در 130 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

سرم رو پایین انداخته بودم و کنار جواب آب راه می رفتم . قدم هامو میشمردم . جدول های سبز و سفید کنار جواب خیلی برام فریبنده بودند . دلم می خواست روشون راه بر م. اما نمی خواستم مردم انگ دیوونگی بهم بزنند. سرم رو بلند کردم و به بقیه نگاه کردم. هیچ کسی حواسش به من نبود. همه با عجله دنبال کار خودشون بودند و وقت نداشتند تا به من نگاه کنند . لبخندی زدم و روی جدول رفتم . راه رفتن روی جدول ها رو از بچگی دوست داشتم. نمی دونم الان دارم کجا میرم . از خونه اومدم بیرون تا یه کم پیاده روی کنم . اعصابم خیلی داغونه ! بازم بخاطر کیارش ! عشقی نمی تونه انقدر بی رحم باشه شاید من فکر می کردم که عاشقم شاید عاشق نیودم و گرفتار جنون شده بودم . کدوم دختر حاضر میشه کنار کیارشی تحت این شرایط زندگی کنه ؟ و بازم دوستش داشته باشه ؟ اگه یه بار دیگه

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۸ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان لیلی و مجنون های عاشق

دانلود رمان لیلی و مجنون های عاشق

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( غزاله بلوچی )  در 176 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

خخخخ هنوز لباسای بیرونت رو ندیدی عزیزم

ساعت چنده؟؟؟

به گوشی نگاه کردم خدا جون ساعت هفت و نیمه بدبخت شدم

چطوری برم بیرون هیربد تو رو خدا زود بروووو

خدا رو شکر سریع آماده شد و رفت بیرون منم از قبل آماده بودم برا همین پشت سرش سریع سریع از خونه اومدم بیرون

اخی منو ندید

ولی کلاسم چی استادم جدیده

توی دویست و شش آلبالویی نشستم و تخت گاز به سمت دانشگاه اومدم

جا پارک نبود مجبور شدم توی کوچه ی نزدیک دانشگاه پارکش کنم

بدوبدو خودمو به در کلاس رسوندم

در رو باز کردم و سرمو کمی دخل کلاس بردم ببینم استاد اومده یا نه

بعله اومده نرسیده داره درسم میده

قبل از اینکه بفهمه

فورا خودمو داخل کلاس پرت میکنم و روی صندلی اول جا میگیرم

 همین که نشستم استاد روشو سمت ما کرد

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۴ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان پرتگاه عشق

دانلود رمان پرتگاه عشق

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( homa_moscow &shahtut )  در 138 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

از پشت میز بلند شد و به طرف کاناپه ی رو به روی تلویزیون رفت.روی ان نشست گوشی جدیدی که عصر قبل از

امدن به همراه یک سیمکارت اعتباری گرفته بود از جیبش بیرون اورد و شماره خانه را گرفت.تلویزیون را بر روی

شبکه ای فیلم وحشتناکی پخش می کرد تنظیم کرد و صدای ان را بالا برد.بعد از 5بوق صدای نیکا در گوشی پیچید

:بله؟ -

معین سکوت کرده بود.

:مرض داری زنگ میزنی؟ -

بازهم سکوت

:اگه نمی خوای حرف بزنی مزاحم... -

ناگهان صدای فریاد دخترک در فیلم در خانه پیچید.

صدای نفس نفس زدن نیکا به گوش می رسید. با لبخند گوشی را قطع کرد.

صدای مادرش بلند شد:معین صدای اون و کم کن.

:باشه. -

به پنج دقیقه نرسیده باز هم شماره خانه را گرفت.اینبار کسی گوشی را برنداشت.

بازهم شماره خانه را گرفت.و مثل دفعه قبل کسی پاسخگو نبود.

مهدیه کنارش نشست و گفت:شماره کی رو می گیری؟این همه زنگ میزنی؟

:دنبال مهرداد می گردم.جواب نمیده. -

:یه روز باهم برای شام یا ناهار بیاین خیلی وقته ندیدمش. -

:مامان!من پسرتم یا مهرداد؟ -

:حسودی نکن بچه. -

نیشخندی زد بلند شد و به طرف اتاقش رفت و گفت:من یکم می خوابم. 

:صبح کی بیدارت کنم؟

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۷:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۸ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان شیطنت در راه عشق

دانلود رمان شیطنت در راه عشق

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی،طنز،کلکلی قرار دارد توسط ( فاطمه حسینی )  در 390 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

امروم یه قرارداد داشتم با یکی از شرکت های فرانسه! خواستم یه نگاه به مدارکا

بندازم.کشومو باز کردم اما نبود همه جارو گشتم اما پیداش نکردم یهو یادم

اومد تو کیفمه به خشکی شانس کیفم که خونس ! اه!

یادم رفت بیارمش سویچو برداشتم و از شرکت اومدم بیرون!

از آسانسور اومدم بیرون از تو خونه صدار اهنگ میومد

عروسیه؟

درو با کلید باز کردم رفتم تو دیدم رها پشتش به منه داره میر*ق*صه!

اهنگش اونقدر زیاد بود که متوجه ورود من نشد! اوه چی پوشیده یه تاپ

دورگردنی صورتی، با یه دامن کوتاه سفید !

دلم میخواست تا شب بشینمو نگاش کنم اما ناخواسته به طرفش رفتم دستامو...

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۰۷:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۲ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان روزهای رنگی

دانلود رمان روزهای رنگی

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( ترانه . ن )  در 477 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

اونو دیگه خودت از یه جا وقت بگیر. من فرصت نمی کنم.

- باشه. برو دیگه کارم باهات تموم شد. بای. گوشی رو قطع کردم و به مامان خبر دادم که فردا عصر با مینا می رم خرید.

 سه شنبه صبح بعد از صبحونه رفتم تو هال و مشغول دیدن فیلم شدم. کیانوش هم طبق معمول صبحونه اش رو که خورد رفت تو اتاقش و تا موقع ناهار از اتاق بیرون نیومد. برام جالب بود! یه وقتهایی حد و مرزها رو می شکست و یه وقتهایی انقدر ملاحظه کار می شد! سر میز مدام شوخی می کرد و سر به سرم می داشت. بر عکس این چند وقته که همش تو خودش بود! بعد از ناهار طبق رسمی که تازگیها خودش واسه سه شنبه ها گذاشته بود، من رفتم تو هال مشغول فیلم دیدن شدم و اونم مشغول جمع آوری میز ناهار شد. کارش که تموم شد با دو تا چایی اومد نشست کنارم رو مبل. سینی چایی رو هم گذاشت رو میز. یه عینک سه بعدی از رو میز برداشت زد به ...

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۰ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان نام تو زندگی من

دانلود رمان نام تو زندگی من

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( DARYA)  در 444 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

خانوم فرهودی اخمی کرد که آقای فرهودی رو به او کرد آقای فرهودی: پسر درست حرف بزن ببینم چه خبره آرسام دست به سینه نشست و نفسش را بیرون داد آرسام ایشون نمی تونن تنها باشن اخمی کردم: یعنی چی؟ خانوم فرهودی مشتی به بازوی او زد که آرسام اخمی کرد آرسام : ای بابا مادر من چرا می زنی خانوم فرهودی: درست حرف بزن ببینم چه خبره

آرسام: خوب ممکنه جونش در خطر باشه برای همین دارم می گم او نایی که آراسب رو زدن نمی دونم کی بودن هر کسی که بودن آیه خانوم رو دیدن اونا فکر می کنن که ایشون هم دیدن او نارو برای همین می گم که نمی تونن برن خونه

با تعجب نگاهش کردم که آقای فرهودی رو به او گفت

آقای فرهودی: کیا؟

 آرسام: پدر من من چه می دونم کیان فقط زنگ زدن تحدید کردن برای همین احسان گفت که اجازه ندم تنهایی

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۹ ق.ظ ممص فوریو
دانلود رمان به من بگو لیلی

دانلود رمان به من بگو لیلی

این رمان که در ژانر های عاشقانه،اجتماعی قرار دارد توسط ( مهسا زهیری )  در 1198 صفحه نوشته شده است و امروز برای شما عزیزان بر روی سایت ( رمان سه ) برای دانلود قرار داده شده است.

قسمتی از رمان :

از داخل راهروهای پهن و سنگی زیر نور لامپ های دو رنگ عبور می

کردند. کارن برای سر زدن به دانشگاه و اتاقش اومده بود و توی مسیر به دکتر

حیایی برخورده بود. یکی از اعضای هیأت موسس بیمارستان که تو دانشکده

هم حکم معاونت دانشجویی داشت. مطمعناً وقتی ساختمان بیمارستان

تکمیل می شد قرار بود یکی از اعضای هیأت امنا باشه. چند دقیقه ای از قدم

زدنشون می گذشت. بالاخره حیایی پر سید: خوب کاری کردی سرزدی... تو

 این یکی دو ماه جای خالیت به چشم می اومد.

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۹۶ ، ۰۷:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ممص فوریو